دلم براي پاييز خودم تنگ شده
دل پاييزي خودم
كاش اشكي بود دلم را ميشست
اين روزها آسمان دلم ، آنقدر ابريست كه پاييز هم براي آمدنش استخاره ميكند.
رد پاي عطر پاييز را ميگيرم
كوچه به كوچه
رويا به رويا
در انتهاي كوچه باغ به جاي خاليت ميرسم
چه سخت است حضور عطر تو ميان برگ هاي پاييز زده !
شاخه با ريشه خود حس غريبي دارد
باغ امسال چه پاييز عجيبي دارد
غنچه شوقي به شكوفا شدنش نيست
با خبر گشته كه دنيا چه فريبي دارد
نمي شود تو خداي من باشي و حضور ديگري خلوت خيالم را بر هم زند
نمي شود تو جانبخش من باشي و انبوه دردهاي در هم تنيده جانم را بكاهد
نمي شود تو عاشق من باشي و عشق در نگاه و كلام من جاري نباشد
فانوس اشك هايتان را روشن كنيد
ماه غريبي شهيد نينواست.
فرشته ها از امشب صبوي غم مي نوشن
دوباره اهل جنت پيرهن سياه مي پوشن
اردوي محرم به دلم خيمه به پا كرد
دل را حرم و بارگه خون خدا كرد
تا دل ز غم تو گشت بي تاب حسين
اين چشم تهي نگشت از آب حسين
عمري است نيازمند اين درگاهم
يك لحظه گداي خويش درياب
آنان كه به گوش دل شنيدند تو را
رفتند و به پاي دل رسيدند تو را
آن كوردلان كه بر دلت تير زدند
ديدند تو را ، ولي نديدند تو را
دلم مست و لبم مست و سرم مست
بخون اي دل كه صبرم رفته از دست
بخون اي دل محرم اومد از راه
بخون اجر تو با عباس بي دست
خلائق خاك بر سر جملگي كنيد
محرم ماه خون آمد عزاداري كنيد
ز خاك نينوا فرياد مي خيزد چنين
حسينم يار مي خواهد ، وفا داري كنيد.
تا بال و پر عشق به جانم دادند
در وادي عاشقان مكانم دادند
گفتم كه كجاست كعبه اهل ولا
درگاه حسين را نشانم دادند
عطري كه از حوالي پرچم وزيده است ...
ما را به سمت آقا كشيده است
از صحن هر حسينيه تا صحن كربلا ...
صد كوچه وا كنيد محرم رسيده است.
منزلگه عشاق دل آگاه حسين است
بيراهه نرو ساده ترين راه حسين است
از مردم گمراه جهان راه نجويد نزديكترين راه به الله حسين است.
باز محرم رسيد ، ماه عزاي حسين
سينه ما مي شود ، كرب و بلاي حسين
كاش كه تركم شود غفلت و جرم و گناه
تا كه بگيرم صفا ، من ز صفاي حسين
کاش یه چاپ قدیمی از خودم داشتم
احساس می کنم خیلی عوض شدم!
چقدر خنده دار است
شناسنامه ام را مي گويم
امروز نگاهش ميكردم
صفحه وفاتش سفيد است
با اينكه سالهاست من مرده ام !!!
فـــصــل هــای زنــدگـــی ام را به هــم ریختـــه ای...
آنـــگونه نـــــــــــــــه...
ایـــــنـــگونــــه فصـــل ها را بــه هــــم بــریـــز...
تــــعادل زمــــــــــین و فصــــول را...
یـــــــــک فصـــــــــلم کـــــــن...
برگــــــرد و بمـــــــان...
تــــا بـــــــــــهار...
تنـــــــها فصــــل زندگــــــــی ام باشـــــد.. نـــــــه پایـــــیــــــز
آدم باید ی "تو" داشته باشه...
که هر وقت دلش از این دنیا و آدماش گرفت
بگه بی خیال خوبه که "تو"هستی...
بعضی چیزا رو نمیشه نوشت نه که نشه نوشت... اون حس نابی که فقط خودت تو وجودت حس کردی!
نه به خط و نه به نوشته قابل درک نیست... باید بذاری توی قلب خودت بمونه!شیرینیش رو فقط خودت! میفهمی و بس...
گاهی میخوای یه "دوستت دارم" بنویسی و بچسبونی هر جا که دلت خواست...
هر کی هم دید در جواب توضیحی که ازت میخوان فقط یه لبخند بزنی...
لبخند...:))))))) و هیچی نگی! همین!
آرام بی آرام....
نه این است که حرفی برای گفتن نیست!
نه حتّی نشان از رضایت دارد!
وقتی گوشی نباشد، ...
فریاد بیهوده ترین کار دنیا ست!!!
حرف هایی هست
بدجور دل میشکنند
بدجور دل می سوزانند
بدجور خراب میکنند
حرفهایی از
نزدیکترین کسانت !
از عزیزترین کسانت
گاهی دلت میخواهد
نزدیک ترین ، آنقدر عزیز نبود
یا اگر بود
کمی بیشـــتر
حواسش
به تاثیر حرفهایش بود...
زندگی همین است
هر خاطره ! غروبی دارد
و
هر غروبی خاطره ای!...
گاهی دلم میخواهد همه چیز تار و خاکستری نباشد...
سفید باشد... یا حداقل آبی!...
گوش هایم را بگیرم و آرام آرام پیش روم...
دلم یک حس سرد میخواهد...
مثل وقتی که سرت را زیر آب میکنی و همه چیز در کندی زمان و آبی! مکان پیش می رود
آرام آرام...
دلم آرامش میخواهد...
خودم را دوست دارم
از روزی که دریافته ام
جز خودم کسی را ندارم
که دلداریم بدهد
و با همه ی بدیهایم
ترکم نکند
از وقتی خودم را دوست دارم
دیگر تنها نیستم.
من دلم می خواهد
ساعتی غرق درونم باشم!!
عاری از عاطفه ها…
تهی از موج و سراب…
دورتر از رفقا…
خالی از هرچه فراق!!
من نه عاشق هستم ؛
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من…
من دلم تنگ خودم گشته و بس!
من روشنم!
راز دار و دریا تبار
ترانه خوان بادهای در بدر
غصه چرا می خوری؟!
بی خیال هرچه که بود
یا هر چه پشت سر!
همیشه پلی برای رفتن هست!
همیشه پلی برای باز آمدن هست!
نیاز به گفتن شعر نیست
نیاز به سرودن سپیده نیست
من دارم با شما حرف می زنم
من خودم روشنم از رویای آدمی
از عشق!
هیس…
حواس تنهایی ام را
با خاطرات با تو بودن
پرت کرده ام…
بگو کسی حرفی نزند...
بگذار، لحظه ای آرام بگیرم…
چگونه می شود از خدا گرفت چیزی را که نمی دهد ؟!!
می گویند قسمت نیست ، حکمت است
من قسمت و حکمت نمی فهمم
تو خدایی ، طاقت را می فهمی …!
دلتنگ که باشی
حتی یک تشابه اسمی ویرانت میکند...!
شرط دل دادن دل گرفتن است؛
وگرنه یکی بی دل میشود و دیگری دو دل ...!
نه نمی دانی...!
هیچکس نمی داند...!
پشت این چهره ی آرام در دلم چه میگذرد...!
نمی دانی...!
کسی نمی داند.....!
این آرامش ظاهــــــر و این دل نـــــــا آرام...!
چقدر خسته ام میکند...!
اصولا فراموش کردن کار سختیه...چطوری چیزی فراموش میشه؟
اول باید "بی ارزش" بشه برات٬ بعد کم کم فراموش میشه...
یعنی اتفاقی که قبل از فراموش کردن میوفته ٬ بی ارزش شدنشه...
پس لابد چیزی رو که نمی تونی فراموش کنی٬ برات باارزشه هنوز !!
چرا به اندازهی نگاههام
تصویر از تو
در یاد ندارم ؟
.
.
.
.
.
کجای روزهایی که گذشت
یادهای امروز
پنهان شده است ...
دلـــــــتنــــــگم بــــــرای تــــــو
بــــــرای بــــــا تــــــو بــــــودن
ای کــــــاش میــــــشد
در ایــــــن لحــــــظاتــــــ خــــــالی
کمــــــی "تــــــــــو" داشـــتـــم
چقــــــدر آه……
چقــــــدر دلتــــــنگی
سر خاك من
اوني كه بيشتر اذيتم كرد ، بيشتر گريه ميكنه ...
اوني كه نخواست منو ببينه ، بالاخره مياد ديدن جسدم ...
اوني كه حتي نيومد تولدم ، زير تابوتمو گرفته ...
اوني كه سلام نميكرد ، مياد برا خداحافظي ...
عجب روزيه اون روز ...
تمام مزارع را مترسك ها خوردند
بيچاره كلاغ ها كه زير بار تهمت ، سياه شدند ...
درد دارد كسي تنهايت بگذارد كه به جرم با او بودن همه تنهايت گذاشتند.
میگویند دلتنگ نباشم ....
خدای من ...
انگار به آب میگویند خیس نباش ...!
بر سنگ قبر من بنويس خسته بود
اهل زمين نبود ، نمازش شكسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد ، پاك بود
چشمان او دائما از اشك شسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد اين درخت عمر
براي هر تبر و تيشه ، دسته بود
![](/users/sheroadab-zt.jpg)
گاه مي انديشم ، گاه سخن مي گويم و گاه هم سكوت مي كنم. از انديشيدن تا سخن گفتن حرفي نيست. از سخن گفتن تا سكوت كردن حرف بسيار است. در اين باور آنكه سخن را با گوش دل شنيد سخن سخني نغز و دلنشين می شود. اينبار نيز خواستم انديشه كنم ، سخن بگويم. خواستم سكوت كنم تا سكوت سخن را براي دل خود به تصوير بكشم. اي عزيز سفر كرده ، گر به آشيانه ام سفر كردي ، سكوتم را پاسخ ده...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
شعر و ادب و عرفان و آدرس http://www.sheroadab-zt.loxblog.com لینک نمایید
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 59
بازدید هفته : 458
بازدید ماه : 542
بازدید کل : 95304
تعداد مطالب : 1102
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1
Alternative content