آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

 

دلم براي پاييز خودم تنگ شده

دل پاييزي خودم

كاش اشكي بود دلم را ميشست

اين روزها آسمان دلم ، آنقدر ابريست كه پاييز هم براي آمدنش استخاره ميكند.



تاريخ : چهار شنبه 7 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، آسمان دلم, | 8:21 | نويسنده : زهره |

 

رد پاي عطر پاييز را ميگيرم

كوچه به كوچه

رويا به رويا

در انتهاي كوچه باغ به جاي خاليت ميرسم

چه سخت است حضور عطر تو ميان برگ هاي پاييز زده !



تاريخ : چهار شنبه 7 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، عطر پاییز, | 8:14 | نويسنده : زهره |

 

شاخه با ريشه خود حس غريبي دارد

باغ امسال چه پاييز عجيبي دارد

غنچه شوقي به شكوفا شدنش نيست

با خبر گشته كه دنيا چه فريبي دارد 



تاريخ : چهار شنبه 7 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، باغ امسال, | 8:13 | نويسنده : زهره |

 

 با توام

ای لنگر تسکین!

ای تکان‌های دل!

ای آرامش ساحل!

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 6 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ,هر چه هستی باش, | 13:11 | نويسنده : زهره |

 

 نمي شود تو خداي من باشي و حضور ديگري خلوت خيالم را بر هم زند

نمي شود تو جانبخش من باشي و انبوه دردهاي در هم تنيده جانم را بكاهد

نمي شود تو عاشق من باشي و عشق در نگاه و كلام من جاري نباشد



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 5 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، آشنايي حضور تو , | 8:18 | نويسنده : زهره |

 

 فانوس اشك هايتان را روشن كنيد

ماه غريبي شهيد نينواست.



تاريخ : دو شنبه 5 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، فانوس اشك, | 8:17 | نويسنده : زهره |

 

 فرشته ها از امشب صبوي غم مي نوشن

دوباره اهل جنت پيرهن سياه مي پوشن



تاريخ : دو شنبه 5 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، صبوي غم , | 8:12 | نويسنده : زهره |

 

 اردوي محرم به دلم خيمه به پا كرد

دل را حرم و بارگه خون خدا كرد



تاريخ : دو شنبه 5 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، خیمه, | 8:12 | نويسنده : زهره |

 

 تا دل ز غم تو گشت بي تاب حسين

اين چشم تهي نگشت از آب حسين

عمري است نيازمند اين درگاهم

يك لحظه گداي خويش درياب

آنان كه به گوش دل شنيدند تو را

رفتند و به پاي دل رسيدند تو را

آن كوردلان كه بر دلت تير زدند

ديدند تو را ، ولي نديدند تو را



تاريخ : دو شنبه 5 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، بي تاب حسين, | 8:9 | نويسنده : زهره |

 

 دلم مست و لبم مست و سرم مست

بخون اي دل كه صبرم رفته از دست

بخون اي دل محرم اومد از راه

بخون اجر تو با عباس بي دست



تاريخ : دو شنبه 5 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، صبرم رفته از دست, | 8:8 | نويسنده : زهره |

 خلائق خاك بر سر جملگي كنيد

محرم ماه خون آمد عزاداري كنيد

ز خاك نينوا فرياد مي خيزد چنين

حسينم يار مي خواهد ، وفا داري كنيد.



تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، وفا داري, | 13:28 | نويسنده : زهره |

 

 تا بال و پر عشق به جانم دادند

در وادي عاشقان مكانم دادند

گفتم كه كجاست كعبه اهل ولا

درگاه حسين را نشانم دادند



تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، وادي عاشقان , | 13:26 | نويسنده : زهره |

 

 عطري كه از حوالي پرچم وزيده است ...

ما را به سمت آقا كشيده است

از صحن هر حسينيه تا صحن كربلا ...

صد كوچه وا كنيد محرم رسيده است.



تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان , محرم رسیده است, | 13:25 | نويسنده : زهره |

 

 منزلگه عشاق دل آگاه حسين است

بيراهه نرو ساده ترين راه حسين است        

از مردم گمراه جهان راه نجويد نزديكترين راه به الله حسين است.



تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، منزلگه عشاق, | 13:24 | نويسنده : زهره |

 

 باز محرم رسيد ، ماه عزاي حسين

سينه ما مي شود ، كرب و بلاي حسين

كاش كه تركم شود غفلت و جرم و گناه

تا كه بگيرم صفا ، من ز صفاي حسين



تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، صفای حسین, | 13:21 | نويسنده : زهره |

 

 کاش یه چاپ قدیمی از خودم داشتم

احساس می کنم خیلی عوض شدم!



تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، چاپ قدیمی, | 8:46 | نويسنده : زهره |

  

چقدر خنده دار است

شناسنامه ام را مي گويم

امروز نگاهش ميكردم

صفحه وفاتش سفيد است

با اينكه سالهاست من مرده ام !!!



تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، سالهاست, | 8:42 | نويسنده : زهره |

 

 فـــصــل هــای زنــدگـــی ام را به هــم ریختـــه ای...

آنـــگونه نـــــــــــــــه...

ایـــــنـــگونــــه فصـــل ها را بــه هــــم بــریـــز...

تــــعادل زمــــــــــین و فصــــول را...

یـــــــــک فصـــــــــلم کـــــــن...

برگــــــرد و بمـــــــان...

تــــا بـــــــــــهار...

تنـــــــها فصــــل زندگــــــــی ام باشـــــد.. نـــــــه پایـــــیــــــز



تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، تا بهار, | 8:36 | نويسنده : زهره |

 

آدم باید ی "تو" داشته باشه...

که هر وقت دلش از این دنیا و آدماش گرفت

بگه بی خیال خوبه که "تو"هستی...



تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، تو, | 8:32 | نويسنده : زهره |

 

بعضی چیزا رو نمیشه نوشت نه که نشه نوشت... اون حس نابی که فقط خودت تو وجودت حس کردی!

نه به خط و نه به نوشته قابل درک نیست... باید بذاری توی قلب خودت بمونه!شیرینیش رو فقط خودت! میفهمی و بس...
گاهی میخوای یه "دوستت دارم" بنویسی و بچسبونی هر جا که دلت خواست...

هر کی هم دید در جواب توضیحی که ازت میخوان فقط یه لبخند بزنی...
لبخند...:))))))) و هیچی نگی! همین!



تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، حس ناب, | 8:19 | نويسنده : زهره |

 

آرام بی آرام.... 

نه این است که حرفی برای گفتن نیست!

نه حتّی نشان از رضایت دارد!

وقتی گوشی نباشد، ...

فریاد بیهوده­ ترین کار دنیا ست!!!



تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، فرياد, | 8:17 | نويسنده : زهره |

 

  حرف هایی هست

بدجور دل میشکنند

بدجور دل می سوزانند

بدجور خراب میکنند

حرفهایی از

نزدیکترین کسانت !

از عزیزترین کسانت

گاهی دلت میخواهد

نزدیک ترین ، آنقدر عزیز نبود

یا اگر بود

کمی بیشـــتر

حواسش

به تاثیر حرفهایش بود...

 

 

 



تاريخ : جمعه 2 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، گاهی دلت میخواهد, | 8:24 | نويسنده : زهره |

 

 زندگی همین است

هر خاطره ! غروبی دارد

و

هر غروبی خاطره ای!...



تاريخ : جمعه 2 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، زندگی , | 8:21 | نويسنده : زهره |

 

 گاهی دلم میخواهد همه چیز تار و خاکستری نباشد...

سفید باشد... یا حداقل آبی!...

گوش هایم را بگیرم و آرام آرام پیش روم...

دلم یک حس سرد میخواهد...

مثل وقتی که سرت را زیر آب میکنی و همه چیز در کندی زمان و آبی! مکان پیش می رود

 آرام آرام...

دلم آرامش میخواهد...



تاريخ : جمعه 2 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، آرامش , | 8:17 | نويسنده : زهره |

 

 خودم را دوست دارم

از روزی که دریافته ام

جز خودم کسی را ندارم

که دلداریم بدهد

و با همه ی بدیهایم

ترکم نکند 

از وقتی خودم را دوست دارم

دیگر تنها نیستم. 



تاريخ : جمعه 2 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، تنها نیستم, | 8:14 | نويسنده : زهره |

 

 من دلم می خواهد

ساعتی غرق درونم باشم!!

عاری از عاطفه ها

تهی از موج و سراب

دورتر از رفقا

خالی از هرچه فراق!!

من نه عاشق هستم ؛

و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من

من دلم تنگ خودم گشته و بس!



تاريخ : چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، من دلم تنگ خودم گشته, | 11:11 | نويسنده : زهره |

 

 من روشنم!

راز دار و دریا تبار

ترانه خوان بادهای در بدر 

غصه چرا می خوری؟!

بی خیال هرچه که بود 

یا هر چه پشت سر!

همیشه پلی برای رفتن هست!

همیشه پلی برای باز آمدن هست

نیاز به گفتن شعر نیست

نیاز به سرودن سپیده نیست 

من دارم با شما حرف می زنم

من خودم روشنم از رویای آدمی 

از عشق!



تاريخ : چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، رویای آدمی , | 11:6 | نويسنده : زهره |

 

 هیس

حواس تنهایی ام را
با خاطرات با تو بودن
پرت کرده ام

بگو کسی حرفی نزند...

بگذار، لحظه ای آرام بگیرم



تاريخ : چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، تنهایی ام, | 11:2 | نويسنده : زهره |

 

 چگونه می شود از خدا گرفت چیزی را که نمی دهد ؟!!

می گویند قسمت نیست ، حکمت است
من قسمت و حکمت نمی فهمم
تو خدایی ، طاقت را می فهمی …!





تاريخ : سه شنبه 29 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، حکمت, | 8:8 | نويسنده : زهره |

 

 دلتنگ که باشی

حتی یک تشابه اسمی ویرانت میکند...!



تاريخ : سه شنبه 29 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، ویران, | 8:7 | نويسنده : زهره |

 

 شرط دل دادن دل گرفتن است؛

وگرنه یکی بی دل می‌شود و دیگری دو دل ...!



تاريخ : سه شنبه 29 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، شرط دل , | 8:3 | نويسنده : زهره |

 

 نه نمی دانی...!

هیچکس نمی داند...!
پشت این چهره ی آرام در دلم چه میگذرد...!
نمی دانی...!
کسی نمی داند.....!
این آرامش ظاهــــــر و این دل نـــــــا آرام...!
چقدر خسته ام میکند...!



تاريخ : سه شنبه 29 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، هیچکس نمی داند, | 8:2 | نويسنده : زهره |

 

 اصولا فراموش کردن کار سختیه...چطوری چیزی فراموش میشه؟

اول باید "بی ارزش" بشه برات٬ بعد کم کم فراموش میشه...

یعنی اتفاقی که قبل از فراموش کردن میوفته ٬ بی ارزش شدنشه...

پس لابد چیزی رو که نمی تونی فراموش کنی٬ برات باارزشه هنوز !!



تاريخ : دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، ارزش, | 13:36 | نويسنده : زهره |

 

 چرا به اندازه‌ی نگاه‌هام

تصویر از تو
در یاد ندارم ؟
.
.
.
.
.
کجای روزهایی که گذشت
یادهای امروز
پنهان شده است ... 



تاريخ : دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، از تو, | 13:33 | نويسنده : زهره |

 

 دلـــــــتنــــــگم بــــــرای تــــــو

بــــــرای بــــــا تــــــو بــــــودن

ای کــــــاش میــــــشد

در ایــــــن لحــــــظاتــــــ خــــــالی

کمــــــی "تــــــــــو" داشـــتـــم

چقــــــدر آه……

چقــــــدر دلتــــــنگی




تاريخ : دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، تو, | 13:5 | نويسنده : زهره |

 

سر خاك من

اوني كه بيشتر اذيتم كرد ، بيشتر گريه ميكنه ...

اوني كه نخواست منو ببينه ، بالاخره مياد ديدن جسدم ...

اوني كه حتي نيومد تولدم ، زير تابوتمو گرفته ...

اوني كه سلام نميكرد ، مياد برا خداحافظي ...

عجب روزيه اون روز ...



تاريخ : دو شنبه 28 مهر 1393برچسب: عشق و عرفان ، عجب روزيه اون روز, | 8:41 | نويسنده : زهره |

 

تمام مزارع را مترسك ها خوردند

بيچاره كلاغ ها كه زير بار تهمت ، سياه شدند ...



تاريخ : دو شنبه 28 مهر 1393برچسب: عشق و عرفان ، تهمت, | 8:40 | نويسنده : زهره |

 

درد دارد كسي تنهايت بگذارد كه به جرم با او بودن همه تنهايت گذاشتند.



تاريخ : دو شنبه 28 مهر 1393برچسب: عشق و عرفان ، جرم, | 8:38 | نويسنده : زهره |

 

 میگویند دلتنگ نباشم ....

خدای من ...

انگار به آب میگویند خیس نباش ...!



تاريخ : شنبه 26 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، خدای من, | 11:27 | نويسنده : زهره |

 

 بر سنگ قبر من بنويس خسته بود

اهل زمين نبود ، نمازش شكسته بود

 

بر سنگ قبر من بنويسيد ، پاك بود

چشمان او دائما از اشك شسته بود

 

بر سنگ قبر من بنويسيد اين درخت عمر

براي هر تبر و تيشه ، دسته بود



تاريخ : شنبه 26 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، سنگ قبر, | 8:33 | نويسنده : زهره |