آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

 

 

  گفتم ، تو را دوست می دارم

 

  صدای مرا نقاشی کن.

دلتنگ توام ، اندوه مرا نقاشی کن .

 به تو می اندیشم ، در غم ندیدنت و نبودنت ، پندار مرا نقاشی کن . 

گفتی در خلایی که هوا نیست ، من تو را می خوانم ، تو مرا می شنوی .

برایم چراغی بیاور ، بی نور چگونه نقاشی کنم .

 ای کاش نور .... من چهره ماه تو بود ، ای کاش تصویرت را می دیدم... ...




تاريخ : پنج شنبه 31 مرداد 1398برچسب:عشق و عرفان , صداي مرا نقاشي كن, | 10:48 | نويسنده : زهره |

 

 

شاعرانه می نويسم
تمام دلتنگی هايم را
مثل زمستانی كه شاعرانه برای بهار
دلربايی مي كند
اما زمستان مي داند كه روزی بهاری در راه است
اما شعر من در نبود بهارش سوزان است.

 



تاريخ : پنج شنبه 31 مرداد 1398برچسب:عشق و عرفان ،شاعرانه می نويسم, | 10:32 | نويسنده : زهره |

 

تمامِ این مدت می توانستم
عاشقِ هر رهگذری که می آید
بشوم
و هیچ خیالی هم از تو در سرم نپرورانم
من می توانستم دوست داشتن را
نکِ زبانم بنشانم
و با هر لبخندی
دهان باز کنم و بگویم :
راستی ! من دوستت دارم
من می توانستم دلم را تکه تکه کنم
و هر تکه اش را جایی جای بگذارم !
می بینی ؟
من می توانستم نغمه ی عاشقم عاشقم را
دور تا دورِ این دنیا رقصان زمزمه کنم
اما تو لعنت به این تو !
که هرکه هم که آمد
به حرمتِ جایِ پایِ تو
بر رویِ چشمانِ منتظرِ من
سر خم کرد و به ادایِ احترام نماند !
نه که نخواهد بماند ، نه !
تو نگذاشتی
بس که از این زبان وامانده در نمی آمد
چند کلامِ دلبرانه !
تمامِ این سال ها می توانستم نمانم
اما ماندم
نه تنها پایِ تو
من ماندم تااگر هم نیامدی
دنیا ببیند این حوالی می شود

هر روز و هرثانیه

دل راحراجِ هر شیرین زبانی نکرد.


 



تاريخ : پنج شنبه 31 مرداد 1398برچسب:عشق و عرفان ،تمام اين سال ها, | 9:40 | نويسنده : زهره |