نميدانم عدالت است يا خيانت ؟
نوشت دوستت دارم ...
و براي دو نفر فرستاد
از تكرار دوستت دارم خسته شدم
كمي هم تو بگو تا من ناز كنم
نترس ...
باورم نميشود
مي خندم
ديگر تب هم ندارم
داغ هم نيستم
ديگر به ياد تو هم نيستم
سرد شده ام
سرد سرد
نمي دانم
شايد
شايد دق كرده ام
كسي چه مي داند
دلبسته ي کفشهایم بودم. کفش هايي که يادگار سال هاي نو جواني ام
بودند دلم نمي آمد دورشان بيندازم .هنوز همان ها را مي پوشيدم اما
کفش ها تنگ بودند و پایم را مي زدند قدم از قدم اگر بر مي داشتم
زخمی تازه نصیبم مي شد سعي مي کردم کمتر راه بروم زيرا که رفتن دردناک بود
آی . . . زندانبان!
صدای ضجه زندانیه در مانده را بشنو
در این دخمه ی دلتنگ جان فرسای را بگشا
از این بندم رهایی ده
مرا بار دگر با نور خورشید آشنایی ده
که من دیدار رنگ آسمان را آرزو مندم
بسی مشتاق دیدار زن و لبخند فرزندم
© گزيده اشعار
· بهار بهار
· دهاتي
· شب كه آرام تر از پلك تو را مي بندم
· غزلي چون خود شما زيبا
· اما من آن مورم كه همواره به دنبال رسيدن بود
· از هر طرف نرفته به بن بست مي رسيم
· خوشا هر آنچه كه تو باغ باغ مي خواهي
© غزليات
· شامل 184 غزل
© رباعيات
© ساقي نامه
© سوال و جواب
© ترجيع بند
© گزيده اشعار
· غزليات
· قصايد
· مثويات
· تركيبات
· رباعيات
· مسمطها
· قطعه
· چهار پاره
· مستزاد
© ديوان اشعار
· قصايد و قطعات
¨ شامل 79 شماره
· مسمطات
· رباعيات
¨ شامل 6 رباعي
¨ قطعه دوبيتي
· ابيات پراكنده
© زمستان
· ياد
· نغمه همدرد
· ارمغان فرشته
· خفته
· بي سنگر
· شعر
· سترون
· در ميكده
· هر كجا دلم بخواهد
عــاشقــانـه هــایـم
تــمـامـی نــدارنــد !
وقــتـی تـــــــــــو ...
بــــــــــــــهـتـریـن
"اتــــــفـاق" زنــدگـی ام هستی ...
چه زیباست !
که تو تنها نیاز من باشی ؛
و چه عاشقانه است...
که تو تنها آرزویم باشی !
و چه رؤیایی است ؛
این لحظه های ناب عاشقی !
و من همه زیبایی عاشقانه و رؤیایی را
فقط با تو حس می کنم.
اشك هايم
دلتنگي هايم
دلخوري هايم
و تمام حرفهاي من بماند براي بعد !
تنها به من بگو
با او چگونه ميگذرد كه با من نميگذشت؟؟؟
سر زده بيا ...
كمي آشفتگي بد نيست ...
آن وقت تكاندن شانه هاي پر غبارت و مرتب كردن موهاي پريشانت ...
بهانه اي مي شود براي زندگي ...
دل تنها و غريبم ، داره اين گوشه مي ميره
ولي حتي وقت مردن ، باز سراغتا مي گيره
دلتنگي هايم بزرگ است
غصه هايم بزرگ تر
شانه هايم كوچكند
دلم كوچكتر
كجاست عدالت ؟
امروز ، فردا ، نمي دانم چند صباحي ديگر از اين جاده عبور مي كني؟
يك روز ، يك ماه و يا يك سال ديگر
نمي دانم حكايت راه و جاده چيست؟
اما اين حكايت ، همانند حكايت من و توست.
حكايت عجيبي ست .
انشرلي هم نشدم يك نفر از من بپرسد ؛
انه " تكرا غريبانه روزهايت چگونه گذشت "
تسبيح شيخ پاره شد و دانه دانه شد
از بس كه استخاره زدم تا ببينمت !!!
شهيد نيستم
اما تو كوچه ي خود را ، به پاس اين همه سرگشتگي به نامم كن !
جز تو ...
با هر كه حرف زدم
صدايم را نشنيد
© گزيده اشعار
· آرزو
· آي انسان
· اندوه و شادي
· اي خدا
· بازگشت
· بر مزار مادرم
· بهار و زمستان
© رباعيات
· شامل 191 رباعي
© ديوان شمس
· غزليات
¨ شامل 3230 غزل
· مستدركات
¨ شامل 2 تكه
· ترجيعات
¨ شامل 44 بند
· رباعيات
¨ شامل 1994 رباعي
© مثنوي معنوي
· شامل 6 دفتر
© خمسه
· خسرو و شیرین
¨ شامل 121 بخش
· لیلی و مجنون
¨ شامل 46 بخش
· هفت پیکر
¨ شامل 38 بخش
· شرف نامه
¨ شامل 63 بخش
· خرد نامه
¨ شامل 50 بخش
· مخزن الاسرار
¨ شامل 60 بخش
شكستني رفع بلاست
اما باور نمي كند دلم ...
عمريست نشستم پاي لرز خربزه هايي كه يادم نمي آيد كي خوردمشان ...
از قوي بودن خسته ام !
دلم يك شانه ميخواهد
تكيه دهم به آن
بي خيال همه دنيا
و دلتنگي هايم را ببارم ...
سنگدل با من مدارا كن ، فراموشم مكن
بر مزارم اين غبار از سنگ هم سنگين تر است
گر چه مي دانم نمي آيي ، ولي هر دم ز شوق
سوي در مي آيم و هر سو نگاهي مي كنم !!!
امروز دلم شكست ، باز از همان جاي هميشگي
كاش ميشد ، آخر اسمت نقطه اي گذاشت تا ديگر شروع نشوي
كاش ميشد فرياد بزنم
پايان ...
اين روزها دلگرمي مي خواهم
وگرنه
چيزي كه زياد سرگرميست
همواره گونه هايم را با آرزوي آمدنت آبياري خواهم كرد...
خدا را چه ديدي ، شايد سبز شدي
گاهي هزار بار بابت نبودنت با خودم تكرار ميكنم ، مهم نيست
اما هزارمين بار اشك از چشمانم جاري ميشود.
انگار تازه ميفهمم معناي نبودنت را !!!
از كسي كه دلش گرفته ...
نپرسيد چرا ؟؟؟
آدمها وقتي نميتوانند دليل ناراحتيشان را بيان كنند ...
دلشان مي گيرد ...
مي گويند فردا روز آخر دنيا است ...
خوشحالم
نه به خاطر آرزويي كه نا تمام ماند
حداقل آخرين رو دلتنگي من است ...
© ديوان اشعار
· قصايد
¨ شامل 281 قصيده
· رباعيات
¨ شامل 4 رباعي
· مسمط
© سفرنامه
· شامل 100 بخش
© عشق قابيل است ( بايد دوباره زاده شوم ...)
· شامل 36 غزل
· مثنوي
© كليله و دمنه
© مجموعه اشعار
· از: قصه ي رنگ پريده ، خون سرد
· اي شب
· منت دونان
· افسانه
· شير
· چشمه ي كوچك
· يادگار
· انگاسي
· بز ملاحسن
گاه مي انديشم ، گاه سخن مي گويم و گاه هم سكوت مي كنم. از انديشيدن تا سخن گفتن حرفي نيست. از سخن گفتن تا سكوت كردن حرف بسيار است. در اين باور آنكه سخن را با گوش دل شنيد سخن سخني نغز و دلنشين می شود. اينبار نيز خواستم انديشه كنم ، سخن بگويم. خواستم سكوت كنم تا سكوت سخن را براي دل خود به تصوير بكشم. اي عزيز سفر كرده ، گر به آشيانه ام سفر كردي ، سكوتم را پاسخ ده...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
شعر و ادب و عرفان و آدرس http://www.sheroadab-zt.loxblog.com لینک نمایید
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 25
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 831
بازدید کل : 92370
تعداد مطالب : 1102
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1
Alternative content