حرف تازه اي ندارم
فقط خزان در راه است
كلاه بگذار سر خاطراتي كه يخ زده اند
شايد يادت بيافتد جيب هايت را
وقتي دست هايم مهمانشان بودند
رد پاي عطر پاييز را مي گيرم
كوچه به كوچه
رويا به رويا
در انتهاي كوچه باغ به جاي خاليت مي رسم
چه سخت است
حضور عطر تو ميان برگ هاي پاييز زده
نميدانم عدالت است يا خيانت ؟
نوشت دوستت دارم ...
و براي دو نفر فرستاد
از تكرار دوستت دارم خسته شدم
كمي هم تو بگو تا من ناز كنم
نترس ...
باورم نميشود
مي خندم
ديگر تب هم ندارم
داغ هم نيستم
ديگر به ياد تو هم نيستم
سرد شده ام
سرد سرد
نمي دانم
شايد
شايد دق كرده ام
كسي چه مي داند
دلبسته ي کفشهایم بودم. کفش هايي که يادگار سال هاي نو جواني ام
بودند دلم نمي آمد دورشان بيندازم .هنوز همان ها را مي پوشيدم اما
کفش ها تنگ بودند و پایم را مي زدند قدم از قدم اگر بر مي داشتم
زخمی تازه نصیبم مي شد سعي مي کردم کمتر راه بروم زيرا که رفتن دردناک بود
عــاشقــانـه هــایـم
تــمـامـی نــدارنــد !
وقــتـی تـــــــــــو ...
بــــــــــــــهـتـریـن
"اتــــــفـاق" زنــدگـی ام هستی ...
چه زیباست !
که تو تنها نیاز من باشی ؛
و چه عاشقانه است...
که تو تنها آرزویم باشی !
و چه رؤیایی است ؛
این لحظه های ناب عاشقی !
و من همه زیبایی عاشقانه و رؤیایی را
فقط با تو حس می کنم.
اشك هايم
دلتنگي هايم
دلخوري هايم
و تمام حرفهاي من بماند براي بعد !
تنها به من بگو
با او چگونه ميگذرد كه با من نميگذشت؟؟؟
سر زده بيا ...
كمي آشفتگي بد نيست ...
آن وقت تكاندن شانه هاي پر غبارت و مرتب كردن موهاي پريشانت ...
بهانه اي مي شود براي زندگي ...
دل تنها و غريبم ، داره اين گوشه مي ميره
ولي حتي وقت مردن ، باز سراغتا مي گيره
دلتنگي هايم بزرگ است
غصه هايم بزرگ تر
شانه هايم كوچكند
دلم كوچكتر
كجاست عدالت ؟
انشرلي هم نشدم يك نفر از من بپرسد ؛
انه " تكرا غريبانه روزهايت چگونه گذشت "
تسبيح شيخ پاره شد و دانه دانه شد
از بس كه استخاره زدم تا ببينمت !!!
شهيد نيستم
اما تو كوچه ي خود را ، به پاس اين همه سرگشتگي به نامم كن !
گاه مي انديشم ، گاه سخن مي گويم و گاه هم سكوت مي كنم. از انديشيدن تا سخن گفتن حرفي نيست. از سخن گفتن تا سكوت كردن حرف بسيار است. در اين باور آنكه سخن را با گوش دل شنيد سخن سخني نغز و دلنشين می شود. اينبار نيز خواستم انديشه كنم ، سخن بگويم. خواستم سكوت كنم تا سكوت سخن را براي دل خود به تصوير بكشم. اي عزيز سفر كرده ، گر به آشيانه ام سفر كردي ، سكوتم را پاسخ ده...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
شعر و ادب و عرفان و آدرس http://www.sheroadab-zt.loxblog.com لینک نمایید
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 622
بازدید کل : 92161
تعداد مطالب : 1102
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1
Alternative content