میگویم:چتربیاورم؟
شایدباران ببارد!
میگویی:زودبرمیگردیم مگرچقدر راه رفتنمان وقت میگیرد؟
میگویم:بعدازسالهاآمده ای که کمی بمانی..
میخواهم تاجایی که میتوانیم قدم بزنیم،
برویم تمام راههای نرفته را..
حالاکه سکوت شب است
تاصبح به تمام راههایی برویم که سالهاست برآنهاقدم نگذاشته ایم..
می خواهم بدویم،
می گویی باشد؛
میرویم تاخودصبح می دویم تا آنجاکه بمانیم؛
میگویم:چتربیاورم؟شایدباران ببارد!
میگویی:چترنمی خواهد؛
خیال که خیس نمی شود....

گاه مي انديشم ، گاه سخن مي گويم و گاه هم سكوت مي كنم. از انديشيدن تا سخن گفتن حرفي نيست. از سخن گفتن تا سكوت كردن حرف بسيار است. در اين باور آنكه سخن را با گوش دل شنيد سخن سخني نغز و دلنشين می شود. اينبار نيز خواستم انديشه كنم ، سخن بگويم. خواستم سكوت كنم تا سكوت سخن را براي دل خود به تصوير بكشم. اي عزيز سفر كرده ، گر به آشيانه ام سفر كردي ، سكوتم را پاسخ ده...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
شعر و ادب و عرفان و آدرس http://www.sheroadab-zt.loxblog.com لینک نمایید
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 120
بازدید ماه : 531
بازدید کل : 99054
تعداد مطالب : 1102
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1