می روم آنسوی مرزها میان انسانهای که معرفت در كرانه شان باشد
و بی مهری پایه زندگی شان را تشکیل نمی دهد....
می روم جایی که دوست معنایی حقیقی داشته باشد و محبت بی ریا باشد....
می خواهم جایی روم که خودم هم نمی دانم کجاست....
جایی که هیچ نگاه آشنایی با نگاه خسته ام در نیاویزد....
جایی که اعتماد رنگ خیانت به خود نگیرد و کسی به گناه نکرده مجازات نشود...
جایی که اگر دلی شکست به جای تیمارش مواخذ برای شکستنش نشود...
افسوس که زمین گرد است...
از هر طرف که بروم باز به تو خواهم رسید...
یک آسمان هم بیشتر ندارد...
خیال زیبایست که تنها در ذهن ها می شود به آن پرداخت...
یادم نبود بدون احساس نمی شود بود....
حتي اگر باز چنین مکانی در خیال هم باشد...
یاد تو را چه کنم که لحظه ای از دل و خاطرم نمی رود....
گاه مي انديشم ، گاه سخن مي گويم و گاه هم سكوت مي كنم. از انديشيدن تا سخن گفتن حرفي نيست. از سخن گفتن تا سكوت كردن حرف بسيار است. در اين باور آنكه سخن را با گوش دل شنيد سخن سخني نغز و دلنشين می شود. اينبار نيز خواستم انديشه كنم ، سخن بگويم. خواستم سكوت كنم تا سكوت سخن را براي دل خود به تصوير بكشم. اي عزيز سفر كرده ، گر به آشيانه ام سفر كردي ، سكوتم را پاسخ ده...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
شعر و ادب و عرفان و آدرس http://www.sheroadab-zt.loxblog.com لینک نمایید
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 673
بازدید ماه : 340
بازدید کل : 93015
تعداد مطالب : 1102
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1