الفباي سكوت عشق
آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

 

كسي مي داند اين ديوار ، نا زيباست؟

كسي يك پنجره ، آيا براي ديدن خورشيد ، خواهد ساخت؟

كسي معناي بغض خسته مي داند؟

و وزن يك نگاه شرمناك و دست خالي را؟

كسي را با خداي خويش عهدي هست؟

كسي آيا به وقت ديدن گل ، ياد چشمان غروب آيين ما را كرد؟

بهاران ، ياد ايام خزان عمر ما را هم؟

كسي از لاله ها پرسيد احوال دل ما را؟

و از آن خنده ها ، راز غريب قهر با لب را كسي آيا نمي خواهد بخواند نغمه اي با عشق؟

براي سر نهادن ، تا سحر بگريستن ، يك شانه آيا هست؟

تن عريان هر لحظه ، لباس مهر آيا يك نفر پوشاند

الفباي سكوت عشق را

در مكتبي ، آيا كسي خوانده است؟

به بيداري كه نه آيا ميان خواب هايت ، خواب من را هم ، تو خواهي ديد؟

رساتر از سكوت ، آيا كسي فرياد مي داند؟

كسي پرسيده از آيينه ، راز تاري تصويرتن ها را؟

كسي آيا چشيده طعم تلخ واژه "من" را؟

گوارا آب را با ياد ماه تشنه نوشيدي؟

تو بوسيدي كوير گونه خشكيده از تب را؟

زدودي اشك چشمي را؟

گرفتي دست سردي را؟

تو را با يا كريمي ، وعده ديدار آيا هست؟

نمي خواهي بريزي خرده ناني گوشه ايوان

تن خشك نهالي ، مشت آبي هديه خواهي داد؟

نگه از آسمان بر دار

جوار اين رگ گردن ، سلامي كن خدا جويي تو؟




تاريخ : چهار شنبه 17 دی 1393برچسب:عشق و عرفان ، الفباي سكوت عشق, | 8:38 | نويسنده : زهره |